دسترسی آزادانه به اطلاعات و دیدن و شنیدن عقیدهها و دیدگاههای مختلف بدون مداخلهی دیگران، از حقوق اولیه هر انسانی محسوب میشود.
ارتباط با حجم بالای اطلاعات درست و نادرست و اخبار هدفمند، نیاز به سواد رسانه ای دارد تا هر کس خودش بتواند مطالب درست و نادرست را تفکیک و بر اساس سلیقه و خواست واقعی خودش، دریافت و تحلیل کند.
در این مقاله ابتدا کلمات «سواد» و «رسانه» را تعریف و سپس مدلهای مختلف سواد رسانه ای را توضیح میدهیم.
تعریف رسانه
در علم شیمی به هر جسمی که بتواند الکتریسیته یا گرما را منتقل کند میگویند رسانا. رسانا کارش رساندن الکتریسیته یا حرارت است.
رسانه هم در این استعاره، شبیه رساناست. رسانه وسیلهای است که پیام را منتقل میکند و باعث ایجاد ارتباط میشود.
در تعریف کلمه رسانه میتوانیم از کلماتی مثل واسطه، میانجی و کانال استفاده کنیم.
بعد از اختراع رادیو و تلویزیون، منظور از رسانه بیشتر، رسانه های جمعی بود. رسانه هایی که تعداد زیادی مخاطب را به خود جلب میکرد. اما طبق تعریف «جنسن» در دایرهالمعارف بینالمللی ارتباطات رسانه:
رسانه گسترهای از ابزار مورد استفاده انسان در طول تاریخ را شامل میشود که برای ارتباط برقرار کردن با یکدیگر، در خصوص یک واقعیت مشترک استفاده میشده است.
تعریف سواد
معمولا سواد را به مهارت خواندن، نوشتن و حساب کردن ارتباط میدهند. اما امروزه سواد فقط همین نیست.
انواع مختلفی از سواد مطرح شده است که هر کدام به وسعت مفهوم این کلمه افزودهاند؛ مثل سواد رسانه ای، سواد دیجیتال، سواد اینترنت، سواد بصری، سواد تکنولوژیک، سواد زیست محیطی، سواد اطلاعات، سواد کامپیوتر، سواد عاطفی و احساسی، سواد فرهنگی، سواد اقتصادی، سواد منطقی، سواد مذهبی، سواد سلامت روانی و… .
«الوین تافلر» آیندهپژوه آمریکایی معتقد است در قرن ۲۱ بیسواد کسی نیست که خواندن و نوشتن بلد نباشد، بلکه کسی است که نتواند یاد بگیرد (Learn)، یادگیریهایش را کنار بگذارد (Unlearn) و دوباره یاد بگیرد (Relearn) . [1]
تعاریف جدید سواد، پا را از توانایی خواندن و نوشتن صِرف، فراتر گذاشتهاند و به داشتن ابتکار عمل و توانایی تصمیمگیری در شرایط مختلف، اشاره دارند.
در مبحث سواد رسانه ای، باسواد بودن یعنی توانایی کشف دادههای موجود در پیامها و رسانهها.
اهداف سواد رسانه ای
سازمان بینالمللی یونسکو اهداف سواد رسانه ای را اینگونه بر میشمرد:
۱- تبدیل مصرفکنندگان به شهروندان متفکر و انتخابکننده
آموزش سواد رسانه ای، مخاطبان را از مصرفکنندگان صرف به منتقدانی که زیاد سوال میپرسند و به مسائل شک میکنند، تبدیل میکند.
با گسترش سواد رسانه ای، تفکر انتقادی در بین مصرفکنندگان اطلاعات افزایش پیدا میکند و در برابر حجم و بمباران اطلاعاتی، اولا میتوانند محتوای سره از ناسره را جدا کنند و دوما میزان محتوای مورد نیاز خود را، به اندازهای که میخواهد (و نه بیشتر) دریافت کنند.
۲- ایجاد رابطه مبتنی بر هزینه – فایده با رسانه ها
قرار نیست مخاطب در برابر رسانه منفعل باشد و هر چه رسانه بیان کرد، چشمبسته بپذیرد. رسانه ها هر روز و هر ساعت پیامهای گوناگون و متنوعی منتشر میکنند.
با سواد رسانه ای، میتوانیم ارزیابی کنیم که این پیامها چه تاثیری بر ما میگذارند و ما در ارتباط با آنها چه چیزهایی از دست میدهیم و چه چیزهایی به دست میآوریم.
۳- درک تاثیر رسانه ها بر باور و فرهنگ عمومی
از منظر یونسکو مصرف اطلاعات هم به اندازه تولید اطلاعات مهم است و نیاز به توانایی و کسب دانش دارد.
سواد رسانه ای میزان تسلط و کنترل افراد را نسبت به رسانه و پیامهای رسانه ها افزایش میدهد و از تاثیر رسانه بر باور و فرهنگ آگاه میکند.
شهروند باسواد رسانه ای میتواند کیفیت پیام را از ابعاد مختلف تخمین بزند و برای داوری دقیق، درست و باکیفیت آماده باشد.
۴- ایجاد بستری برای آزادی رسانه های مستقل و گسترش نظام باز اطلاعاتی
در صورت گسترش سواد رسانه ای، صداهای مختلف فرصت پیدا میکنند که از طریق رسانه خود، فرصت حضور و ابراز نظر پیدا کنند. مخاطبان هم فرصت پیدا میکنند دیدگاههای مختلف را ببینند و آنها را بپذیرند یا رد کنند.
در چنین شرایطی گفتوشنود جای تکصدایی را میگیرد و افکار عمومی به جای سانسور و حذف دیدگاه مخالف، به شنیدن صداهای مختلف عادت میکنند.
مدل های سواد رسانه ای
برای آنکه بدانیم چگونه میتوانیم سواد رسانه ای را در زندگی روزمره خود به کار بگیریم از نظریههای دانشمندان این حوزه کمک میگیریم.
در این بخش سه مدل سواد رسانه ای را توضیح میدهیم تا شما متوجه شوید برای ارتقای این مهارت، لازم است چه مباحثی را فرابگیرید.
۱- مدل سواد رسانه ای رنی هابز
رنی هابز سواد رسانه ای را ارزیابی پیام رسانه ها میداند. او پیام رسانه ها را در دو سطح ارزیابی میکند. سطح اول: سطح پیرامونی و بیرونی، سطح دوم: سطح مرکزی و درونی.
● سطح پیرامونی و بیرونی
در این سطح مولفههای اصلی ارتباط رسانهها مورد توجه قرار میگیرند. مخاطب در این لایه از ۵ مهارت برخوردار میشود:
◄ میتواند پدیدآورنده پیام را تشخیص دهد.
◄ میتواند ابعاد فنی تولید و انتشار پیام را تشخیص دهد. میتواند تشخیص دهد از چه ابزاری برای تولید پیام استفاده شده است، پیام در چه ژانری است و چرا از این ژانر برای تولید پیام استفاده شده است.
◄ میتواند تشخیص دهد پیام برای چه کس یا کسانی ساخته شده است.
◄ میتواند هدف پنهان سازنده پیام (شامل اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی) را شناسایی کند.
◄ میتواند میزان تاثیرگذاری پیام (هم اثرات مثبت، هم اثرات منفی) را تشخیص دهد.
● سطح مرکزی و درونی
در این سطح، ارزشهای پنهان و تاثیرات عمیقتر پیام مورد توجه قرار میگیرد. فراگیری این سطح باعث میشود مخاطب بتواند سبک زندگی القاشده در پیام را شناسایی کند.
منظور از سبک زندگی رفتارهای افراد است که به صورت عملی قابل مشاهده است. به بیان بهتر سواد رسانه ای کمک میکند مدل فکری و رفتاری پیام که زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد، شناسایی شود.
۲- مدل سواد رسانه ای الیزابت تامن
«الیزابت تامن» سواد رسانه ای را به یک فیلتر تشبیه میکند که دارای سه لایه است. لایههایی که مثل صافی عمل میکنند و صحت پیام را اعتبارسنجی میکنند.
لایه اول: در این لایه، تمرکز روی انتخاب رسانه است.
لایه دوم: در این لایه به این سوالات پاسخ داده میشود که چه کسی از ارسال پیام سود میبرد یا چه کسی ضرر میکند؟
لایه سوم: در این لایه، جنبهها و ابعادی از پیام مورد توجه قرار میگیرد که حذف یا نادیده گرفته شده است.
لایه اول بر رسانه تمرکز دارد، لایه دوم بر پیامدهنده و لایه سوم بر پیام. هر چه به لایههای عمیقتر میرویم، عمق سواد رسانه ای بیشتر میشود.
۳- مدل سواد رسانه ای جیمز پاتر
جیمز پاتر (استاد دانشگاه کالیفرنیا)، دانشمندی است که مطالعات زیادی در حوزه سواد رسانه ای داشته است و کتابها و مقالات زیادی با این عنوان منتشر کرده است.
پاتر یک مدل فضایی برای سواد رسانه ای ارائه کرده است که ۳ بخش آن به صورت فضایی (نه خطی) با هم در ارتباط هستند. این ۳ بخش را در ادامه نام میبریم:
● ساختارهای دانش
در ساختار دانش رسانه، ۵ زمینه مورد مطالعه و توجه قرار میگیرد:
◄ محتوای رسانه (درونمایه محتوای پیام)
◄ تاثیر رسانه (پیامدهای رسانه)
◄ صنایع رسانهای (ابزارهای تولید و ارسال پیام)
◄ جهان واقعی (جهانی که پیام از آن و راجعبه آن منتشر میشود.)
◄ خود (مخاطب. هر مخاطب بخشی از واقعیت موجود در جهان واقعی را تجربه و درک میکند.)
پاتر ساختار دانش و اطلاعات را به صورت فضایی توصیف میکند که از دانستههای هر یک از مخاطبان تشکیل شده است. مخاطبانی که ویژگیهای منحصربهفرد دارند.
این فضا به صورت تصادفی تشکیل نمیشود و مخاطبان در تشکیل آن نقش فعال دارند. ضمن اینکه در این ساختار تمامی دادهها از ارزش یکسانی برخوردار نیستند و برخی دادهها ارزش بیشتر و برخی ارزش کمتری دارند.
پاتر معتقد است پاسخهایی که در جواب «چرا؟» و «چگونه؟» داده میشوند ارزش بیشتری دارند و پاسخهایی که در جواب «چه» داده میشود، ارزش کمتری دارند.
● جایگاه شخصی
این بخش به درجه فعالیت مخاطب در برابر رسانه میپردازد.
مخاطب یا تحت تاثیر رسانه است یا بر رسانه تاثیرگذار است. اگر تحت تاثیر رسانه باشد، از انگیزه و هدف خود برای پیگیری یک رسانه آگاه نیست.
هر چه از هدف خود برای پیگیری یک رسانه آگاهتر باشد و بتواند پیام رسانه را تجزیهوتحلیل کند، به آن سر طیف یعنی موثر بودن بر قدرت رسانه نزدیکتر میشود.
● مهارتها
پاتر چند مهارت را در سواد رسانه ای نام میبرد:
تجزیهوتحلیل
منظور از تجزیهوتحلیل بخشبندی پیام به اجزای معنیدار است.
ارزیابی
بعد از تجزیهوتحلیل باید ارزش هر یک از اجزاء سنجیده شود. ارزیابی شامل مقایسه اجزای پیام بر اساس معیارهایی است که خود مخاطب از پیش تعیین کرده است.
طبقهبندی یا گروهبندی
بعد از ارزیابی باید تفاوت اجزا مورد بررسی قرار گیرد و اجزاهای مشابه، طبقهبندی شوند.
استقرا
مهارت استقرا یعنی بتوان از یک نمونه کوچک، یک الگوی کلی استنباط کرد و به کل جامعه تعمیم داد.
استنتاج
استنتاج یا نتیجهگیری مهارتی است که افراد با کمک آن میتوانند اصول کلی به کار بگیرند تا به نتایج جزیی برسند.
ترکیب
با مهارت ترکیب کردن مخاطب میتواند اجزا را با هم تلفیق کند و به ساختار جدیدی برسد.
انتزاع
انتزاع یعنی بیان یک توصیف خلاصه اما دقیق برای دریافت ماهیت و منظور پیام.
ابعاد سواد رسانه ای
یک رسانه و پیام را از ابعاد مختلف میتوان بررسی کرد. هر چه مخاطبان با ابعاد بیشتری آشنا باشند، مهارت بیشتری برای ارزیابی رسانه یا پیام خواهند داشت.
ابعاد سواد رسانه ای شامل لیست زیر است:
۱- بعد شناختی
وقتی میخواهیم یک پیام را از منظر شناختی بررسی کنیم به نشانههای موجود در آن توجه میکنیم و سعی میکنیم آنها را بشناسیم. سپس به نحوهی ارائه آن توسط رسانه توجه میکنیم.
در این بعد مخاطب تلاش میکند معنای پیام را درک کند.
۲- بعد احساسی
در این بعد ما به حواس توجه میکنیم. هم حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی، چشایی) که از طریق آنها در معرض پیام رسانه ها قرار میگیریم و هم احساسات و عواطفی که بعد از دریافت پیام در ما بیدار و فعال میشوند.
از منظر احساسی، ما به احساساتمان هنگام دریافت یک پیام توجه میکنیم و سعی میکنیم آنها را بشناسیم و ببینیم آن پیام چه تاثیری در احساسات ما دارد.
۳- بعد زیباییشناختی
مخاطب پیام، با تقویت بعد زیبایی شناختی مثل یک منتقد و تحلیلگر آثار فرهنگی و هنری میتواند متنها را از نظر فنی و هنری، عکسها، فیلمها و موسیقی را از دید زییاییشناسانه ببیند و ارزیابی کند.
مخاطبان هر چقدر بیشتر بتوانند این بعد را تحلیل کنند، دقیقتر میتوانند قضاوت کنند که مثلا کدام عکس بهتر است یا کدام نوازنده یا بازیگر بهتر از دیگران است.
درک بعد زیبایی شناختی به میزان تجربه و مهارت بستگی دارد. هر چه یک عکاس تجربه بیشتری در عکاسی و مطالعه عکسها داشته باشد، سواد بصری بیشتری خواهد داشت.
او در تشخیص تصاویر و فیلمهای اصل از کپی توانایی بیشتری خواهد داشت. چنین کسی سواد رسانه ای بالایی دارد و میتواند سبک خاص یک عکاس یا فیلمبردار را تشخیص دهد و با دیدن یک عکس میتواند حدس بزند عکاس آن چه کسی است.
۴- بعد اخلاقی
در بعد اخلاقی به ارزشهای یک پیام توجه میکنیم. ارزشهایی که بر اساس آنها درستی یا نادرستی پیام را قضاوت میکنیم.
از بعد اخلاقی به عنوان وجدان یاد میشود. هرچه بتوانیم شفافتر و دقیقتر ارزشهای پنهان در یک پیام را درک کنیم، قضاوت اخلاقی باکیفیتتر و کاملتری خواهیم داشت.
هر چه به ابعاد بیشتری از سواد رسانه ای مسلط باشیم، میتوانیم عمیقتر و با جامعیت بیشتری یک پیام یا رسانه را ارزیابی و تحلیل کنیم و به عنوان یک مخاطب در رویارویی با رسانهها مسلطتر و تاثیرگذارتر خواهیم بود.